در این کتاب دو داستان که تنها میراث داستانی پلات برای کودکان است، آمده است. این دو داستان سراسر تخیل هستند و برای سالهای سال در دسترس نبودند، اما بهتازگی و همزمان با پنجاهمین سالمرگ نویسنده ناشران انگلیسی این داستانها را بازچاپ کردهاند. داستان این یک کتوشلوار معمولی نیست را پلات در سال 1966 نوشته است، و داستان آشپزخانة خانم گیلاس هم در سال 1958 در یکی از مجلات مشهور ادبی برای کودکان منتشر شد. داستان آشپزخانهی خانم گیلاس حکایت آشپزخانهای است که تمام اهالی محله دربارهاش حرف میزنند، آشپزخانهای تروتمیز که همیشه از آن عطرهایی جذاب به مشام میرسد و ساکنان این خانه هم زنومرد مهربانی هستند با اسم فامیل گیلاس. اما یک روز در آشپزخانه شورش میشود، شورشی که کار دو پری کوچولو است که پشت فلفلدان و نمکدان قایم شدهاند. داستان «آشپزخانه خانم گیلاس» بازگوکننده قصه آشپزخانهای است که همه در آن فکر میکنند میتوانند کار دیگران را بهتر انجام بدهند. ماشین لباسشویی احساس میکند بهتر از همزن میتواند کیک درست کند و اجاق هم میخواهد غذاها را خنک نگه دارد. یک روز دو پری ساکن آشپزخانة خانم گیلاس تصمیم میگیرند به خواسته وسایل آشپزخانه احترام بگذارند و اجازه بدهند آنها کار همدیگر را انجام بدهند. از این ماجرا بلبشویی ایجاد میشود. این دو پری باید تا قبل از آمدن خانم گیلاس همه چیز را مثل روز اولش درست کنند اما...
در داستان دوم این کتاب هم «این یک کتوشلوار معمولی نیست» آمده، قصه آن دربارة چند برادر است که کت و شلواری هدیه میگیرند و هر کدامشان با پوشیدن آن داستانی را روایت میکنند تا اینکه کت و شلوار به کوچکترین عضو خانواده میرسد و... اما مکس کوچکترین عضو خانواده تا رسیدن به کتوشلوار محبوبش راهی طولانی در پیش دارد.